با يه آقا رابطه دارم ولي حاضر به ازدواج نيست خيلي دوسش دارم نميتونم ازش جدا بشم چطور راضيش كنم
با يه آقا رابطه دارم ولي حاضر به ازدواج نيست خيلي دوسش دارم نميتونم ازش جدا بشم چطور راضيش كنم
سلام دوست عزیز ...
اگه از اول قراری برای ازدواج نداشتی پس این یک رابطه ساده است ...
و شما نباید ازش انتظار بیشتری داشته باشید ...
در غیر اینصورت هم شما نمیتونید کسی رو مجبور به ازدواج کنید ...
شرایط سختیه ولی باید قبول واقعیت رو هم بکنید ...
یادتان نرود با وارد شدن به یک رابطه عاطفی ما نوعی آزمون و خطا را آغاز میکنیم و اگر نمیتوانید بعد از به خطا رسیدن آزمونتان از چنین رابطهای دل بکنید، بهتر است هرگز به آن وارد نشوید؟؟؟
خـــــدانـگهــــــدار
قراري نداشتيم ولي رابطمون ساده نيست پر از عشقه خيلي بهم وابسته ايم
سلام شکو جان،این که اون مرد رو دوست داری قابل درک و طبیعیه معمولا دخترا زود دل میبندن اما...وقتی یکی میگه برای ازدواج میخواستت هم امیدی بش نیست چه برسه که بگه نمیخواد!
شاید الان که تنت با عشق گرمه به این چیزا فکرنکنی اما واقعیته اگه هم الان راضیش کنی چون خودش از اول راضی نبوده ممکنه تو زندگی مشترکت مشکلات زیادی به بار بیاد هر چی هم بگه حق داره میتونه دلیل تموم کارهاش این بشه "من که نخواستمت خودت بم چسبیدی،من از اولشم گفتم نه اما تو اصرار کردی،من راضی نبودم تو فلان و بهمان کردی...." اون موقع مطمئن باش ضربه ای که میخوری از ضربه ناشی از جدا شدن قبل از ازدواج خیلی سخت ومحکم تره چون اون موقع شوهرته نه دوست پسرت و خودتو تو اشتباه بزرگی میبینی که با پای خودت و با کلی اصراروتلاش هم به وجود اوردیش لطفا منطقی و با ارامش به مشکلت فکرکن مردا یه خصلت بارز دارن وقتی خودشون برای ازدواج دنبال دختری میرن حتی اگه انتخابشون اشتباه باشه تا پای مرگ می ایستن و کنار نمیکشن و ارزشی که برای اون دختر قائل میشن بسیااااار زیاده حالا فکرشو کن ،وضعیت تو برعکسه تبدیل به دختر بی ارزشی میشی که فقط میخوان یه جور ازش راحت شن براشون مهم نیست چه لطمه ای به احساساتت وارد میشه چون...کسی نیستی که با جون دل انتخاب شده باشه
با این مسئله کنار بیا و کم کم خودتو برای یه جدایی نسبتا راحت اماده کن این بهتر از راضی کردن مردیه که برای ازدواج نمیخوادت شایدم بعدا که ازش دور بشی کارت برعکس انتظارت جواب بده اینبار خودش بیاد دنبالت اگه هم نیومد باز ناراحت نشو حداقل از عواقب منفیش جلوگیری کردی
ساراي عزيز من صحبتهاتو قبول دارم درك ميكنم ولي چند بار امتحان كردم نتونستم به حالت مرگ مي افتم خواهش ميكنم راهي بجز جدايي پيشنهاد بدين
خوب تا حالا دلیلشو بهتون نگفته که چرا نمیخواد باهاتون ازدواج کنه؟
فقط ميگه من مقوله ازدواج قبول ندارم تا اخر عمرم كنارتم تا اخر عمرم بهت وفادارم بدون ازدواج كردن
خب این یه جور شونه خالی کردنه ....
الان مردایکه با هزارتا تضمین زندگی رو شروع کردن ... وسط راه کم آوردن ...
اینکه یک رابطه بدون تضمینه و ممکنه بعد از سالها بطور یکطرفه تموم بشه ...
در اون روز شما هم فرصتها و هم عشق و احساسات خودتونو برای کسی که فقط یک سایه بوده در زندگیتون خرج کردید ...
کمی هم به اینده نگاه کنید ...
اگه کمی واقع بین باشید می بینید عشق و حرارت شما یه جور توهم و تلقینه که شمارو داره آروم آروم از واقعیت اینکه عمرتو داری تلف میکنی دور میکنه ...
خـــــدانـگهــــــدار
بله حق با شماست من همه اينهارو ميفهمم ولي من علاوه بر مشكل علاقم مشكل باكره نبودن رو هم دارم اگه از علاقم بگذرم از اين موضوع نميتونم بگذرم
عزیزم تنهاراهی که داری اینه که ازش خواستگاری کنی...توکه میگی اون تورو واسه ازدواج نمی خواد پس چراداری خودتو خراب میکنی؟اصلادرشان تونیست که خواستگاری کنی پس قیدشوبزن یا.....
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
بله
ببین خواهر گلم برو باهاش حرف بزن درستو حسابی منطقی نه اینکه بهش بگی من عاشقتم ونمیتونم بدون تو زندگی کنم بهش بگو که چه کاری باهات کرده چرا نامردی میکنه تا حالا منطقی باهاش حرف زدی ؟
حرف زدم ميگه ما از روز اول طي كرديم كه بحث ازدواج نباشه رابطمون هم زوري نبوده خودت خواستي الان با اينكه خيلي واسم سخته اما ميتوني با كسه ديگه ازدواج كني
ظاهرا" دوست عزیز شما راهو واسه خودت بستی ...
ولی هر شرایط سختی یه راه حل داره ...
بهتره یه مشاوره هم بری شاید راه حلهایی رو جلو پات بذارن ....
مشاوره رفتم همه ميگن ولش كن يعني بجز اين راه ديگه اي نيست؟
مهساي عزيز درو نبستم اما ميخوام تا اخرش برم شايد راهي پيدا شد از همه شما دوستاي عزيزم خواهش ميكنم راهي بجز جدايي پيشنهاد بدين خواهش ميكنم
خب گل من دیگه به چه زبونی ردت کنه؟اینکه گفته برام سخته بخدا کشکه واسه همچین کسی که باکرگیت رو گرفته و نمیخواد بات ازدواج کنه از دست دادن خود تو مهم نیست بلکه از دست دادن دوست دخترش که باش رابطه عمیقی بدون محدودیت داره مهمه!متوجه منظورم شدی؟
البته یه راه دیگه هم هست که بخاطر ارامش خودت میگم ...فکرازدواج رو از سرت بیرون کن،بعد سعی کن رابطتون برات عادی بشه یعنی هرجور هست عشق رو از سرت بنداز بیرون ،ازش جدا نشو و تا زمانی که یه خواستگار خوب برات بیاد باش بمون همین اصلا همین طوری کم کم ازش میبری
یه پیام خصوصی میدم بخونش و جوابشو با حوصله بده نه همین طوری الکی پلکی ها
اینم بگم عشق مثل بقیه احساسات میمونه اگه بخوای میتونی از بین ببریش شاید اولش با تنفر شروع بشه و ازارت بده اما بعدش عادی میشه اینکه میگیم من نمیتونم واسه اینه که درواقع خودمون نمیخوایم نه که نمیتونیم
اون عاشقه شما نیست مطمئن باشین وگرنه این حرفارو نمیزد نمیدونم باوجود این همه دلیل چرا بازم بهش فکر میکنین وعاشقشین واسه این که بفهمه که حق با شماست میتونین از راه قانونی باهاش ازدواج کنین
خب حالا که قرار به ادامه هستی ، پس ادامه بده ...
ولی خودتم برای اتفاقات پیش بینی نشده ام باید آماده کنی ...
به هرحال اینکه شما بدون داشتن محرمیت ارتباط دارید و زندگی مشترکتون ...
چه در شرع و چه در عرف جامعه کارناپسندی رو دارید انجام میدید ...
تا اینجا دوستان تمام تلاش خودشونو انجام دادن ...
حال دیگه این فقط به خود شما مربوط میشه که فکر کنی و تصمیمی اساس بگیری ...
خـــــدانـگهــــــدار
سلام.
می تونی یه کاری رو انجام بدی.با هم برین یه جای مثل کافی شاپی یه جای آروم.کم کم حرفت رو بهش بزن ولی سر بسته طوری که فقط متوجش کنی حرفت درباره چیه و طی این حرف زدنات سعی کن حس واقعیش رو بفهمی یا دلیل این رو که قصد ازدواج نداره باهات بفهمی.
دقیقا شما درست می گی جدایی خیلی سخته اگه من هستم می گم جدایی توی این رابطه ها که شما می گی خیلی خیلی سخته چون تقریبا همه وجود همدیگه شدین.
ولی شاید اون خودش کسی رو زیر سر داشته باشه که اون موقعه مجبوری ازش جا بشی.
این هم بگم اگه زمان زیادیه که با هم هستین اگه قصد ازدواج باهاتون داشت باید حداقل یه کوچولو بهش اشاره کرده بود.
شما خانم ها که آخر درک کردن حس هستین راحت می تونی حس واقعیش رو نسبت به خودت بفهمی.
همه چیز یه روز درست می شه
سعید
چقدر سخته رابطه هاي يك طرفه . واقعا دلم واسه خودم و بقيه دخترها ميسوزه . وجود و روحتو در اختيار يكي ميذاره كه ميگه ازدواج از نظر اون معنايي نداره . اين يعني چي !!!! چرا بعضي از پسرها اينجوري شدن !!!!
از كجا بايد شروع كنيم كه جامعه رو از اين نابودي بكشونيم بيرون ؟؟؟؟ چه كسي بايد شروع كنه ؟؟؟! من ؟؟ شما ؟؟؟ كي ؟؟؟!!!
ببین،،
خیلی ها امروز مثل تو هستند
یک جواب متفاوت به جز جدایی ( آن چیزی که تو دنبالش هستی )
تنها راهی که ممکن است به نتیجه مثبت برسد
این است که سعی کنی رابطه ات را در بهترین حالت ممکن برای مدتی طولانی پیش ببری
یک رابطه پر از تفاهم و اعتماد و علاقه روز افزون
که البته خیلی سخته و باید خودت را برای هر چیزی آماده کنی،،بدانی که احتمال شکستت زیاد است
ولی
حالا که چیزی برای از دست دادن نداری
سعی خودت را بکن،،من هم امیدوارم تو بر خلاف خیلی ها موفق بشی
از طرفی من فکر می کنم بهترین و پسندیده ترین حالت ممکن هم همین است،،که تو با آقایی که بکارتت رو باهاش از دست دادی ازدواج کنی
شاد باشی
خب اقایون همیشه از تشکیل زندگی مشترک فراری هستن
چون نمیخوان حوزه فردیتشون از بین بره ... اونا دوست دارن مثل قبل همیشه رها باشن و هر کاری رو انجام بدن
واسه همین از زیر بار مسئولیت رفتن هراس دارن و از ازدواج فراری ...
برعکس خانوما که دوست دارن مستقل باشن و مسئولیت قبول کنن ...
خب در این مورد باید ایشون نشون بده که نمیخواد با ازدواجش فردیت اونو بگیره ...
این یه بعد از عدم تمایل به ازدواج ..........
ولی بعد بعدی که بزرگترین حساب میشه در مورد مشکلات اقتصادیه ... خب شاید مشکل مالی و اقتصادی اجازه ورود به مرحله ازدواج رو نمیده
باید همه موارد رو سنجید و راحت در موردش حرف زد
خـــــدانـگهــــــدار
خب بهار جون این مشکل ما دختراست که دیر عاشق میشیم و دیرم فارغ ...
ولی ایشون نباید از یک رابطه ساده واسه خودش کلی برنامه میساخته ... و اینجور وابسته بشه که جدا شدن واسش خیلی سخت باشه
بقول معروف انسان باید دنبال دلش بره ولی باید عقلشم با خودش ببره
در هر دوستی این اتفاقات میفته و شخص چون تعهدی نداره میتونه انتخابشو عوض کنه ... فقط این وسط دل یکی پاره پاره میشه
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
آفرین دقیقا موافقم خیلی خوب گفتی. به حرفای ایشون گوش بده شوکو جان.مطمئن هم باش الان که نگران جدایی هستی و فکر می کنی چه اتفاق هایی می افته درد می کشی و این حرفا، ولی این مسائل نهایتا یک سال طول میکشه و بعدا می بینی که حتی بیرون ببینیش بی تفاوت از پیشش رد میشی و همه اون احساسات پودر میشه میره، بعدشم میگی اه حیف اینهمه هزینه و وقت و احساسی که گذاشتم و بیخود وقتی منو واسه زندگی نمیخواست تلف کردم.مطمئن باش یه روزی این حرفا رو به خودت میزنی.همش یادت میره. فقط اولش سخته
از اینجا شرو کنید که حجاب داشته باشید نه با یه شال خالی یه مانتو که فقط تا باسن میاد تازه اگر بازور کشش بدی . بعد یه ساپورت تنگ که سفیدی پاهاتو هم نشون بده و تمام پاتو بندازه بیرون
چرا یاد گرفتید هی میگی پسرا . چرا خدایی یه نگاه به وضعیت خودتون نمیندازید ...... خو یه پسر وقتی همچین دختری رو میبینه به نظر خودت چکارباید کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بنظرم بیخیالش شو تا اینجاشم خیلی اشتباه بوده.
و اینم بدون عزیزم که زندگی در جریانه.... نه با از دست دادنه بکارتت و نه با جدا شدن از اون ، به آخر دنیا نرسیدی و نمیرسی!
عزيزم رابطه ما يك طرفه نيست نميدونم چرا شما كه اين پست و خونديد اينقدر يه طرفه به قاضي رفتيد. تو جواباتون اونو فردي بي مسئوليت و دروغگو و خائن دونستيد. درسته من عاشق شدم اما كور نشدم و همه چي و ميبينم و خودمو گول نميزنم و ميدونم واقعا دوسم داره ميدونم پشتمه و ميدونم تنهام نميزاره فقط نميدونم چرا اين موضوع قبول نميكنه البته گفت اگه تو بخواي من هستم ولي من ميخوام خودش پيشنهاد بده. منم ميتونم جدا بشم نه حرص بخورم نه نگراني داشته باشم و خيلي خيلي راحت با يه ميليون تومن باكره بشم اما من برعكس شما اينو شكست ميدونم يعني فرار كردم يعني كم اوردم و ازش جدا شدم و اينكه دائما حسرت ميخورم كاش يكم تلاش ميكردم كاش يكم زمان ميزاشتم. اين درسته؟ همش تو حسرت زندگي كنم اين درسته با يكي ديگه زندگي كنم تنم تو بغل يكي ديگه ذهنم تو بغل يكي ديگه؟ نه من اينو فاحشگي ميدونم .
پس باید دیگه سمج بشی و پای همه چی وایسی ...
و در این مورد بهتره که به خونواده خودت اطلاع بدی ... خصوصا" مادرت ... خب دیگه اگه قراره پای همه چی وایسی پس بهتره همه
مشکلات رو به جان بخری و دست به کار بشی ...
در این مورد چون ایشون شمارو به این حالت انداخته و باکرگی شمارو از بین برده پس بهتره که از طرق خاص ایشون رو مجبور به این کار کنی
یعنی اینکه به دامش بندازی ...
ببخشید که اینجوری گفتم ولی پسری که فکر هیچ ابرویی برای شما نیست پس بهتره که ازاین طریق به دام بندازیش...
و شما میدونی من چی میگم ... پس اول به خونواده خودت این موضوع رو بگو
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
دوست خوبم
نکنه باهاش رابطه داشتی والان داره شونه خالی میکنه؟
عزیزم
معذرت میخوام کهیانو میگم
ولیشما فک کنم عشق و هوس رو با هم اشتباه گرفته باشی
چون مردا معمولا بخاطر هوسشون یه رابطه رو شروع میکنن و هیچ مردی هم توی بسترش نامهربان نیست
پس اگه خوبی از این خواب بیدارشو تا دیر نشده و به اینم فک نکن که چی شده و چی میخواد بشه
زندگی در جریانه پس سعی کن دیگه گول نخوری
هميشه ميگن مردا بخاطر هوس و زنها واسه تيغ زدن مردا يه رابطه شروع ميكنن پس اين موضوع در مورد همه حتي شما هم صدق ميكنه اره؟ شما هم بخاطر جيب يه نفر باهاشي؟ چرا اينقد منفي گراييد چرا از وقتي من اين پست گذاشتم همه فقط نكته منفي ديدن يكي نيومد بگه نكات مثبت اين آقا چيه؟ همه جوابها تكراري همه جوابها منفي و همه مسخره و توهين اميز
خب حالا که تصمیم خودتت رو گرفتی و میخوای بهش برسی و نگرانی از چیزی نداری بهتره که تمام تلاشتو بکنی ...
و راهشو خودت بهتر میدونی ... راستش مردا دوست ندارن بار مسئولیت رو دوششون بیفته و ازادیهای فردی دوره مجردیشون تموم بشه
واسه همینم از ازدواج فرار میکنن ...
پس اگه واقعا" میخوای باهاش باشی و کسی دیگه رو تو ذهنت نداری بهتره خیلی هواشو داشته باشی ...
باید این اطمینان رو بهش بدی که نمیخوای سربارش بشی و زندگی رو بهش تنگ کنی ..
باید در کنارت احساس کنه که تو تنگنا قرار نگرفته وگرنه هر روز ازت دور تر میشه
خـــــدانـگهــــــدار
مهربونم
حقیقت همیشه تلخ بوده و هست
ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س
تو میگی میشناسیش
مطمعنی عاشقته
بیا غیر مستقیم امتحانش کن
ببین واقعا عاشقته
ببین برات میمیره یا در نبودت با یکی دیکه س؟
تفکر مثبت همیشه ارجعیت داره ولی اینکه چشمامونو بندیم به واقعیت یه چیز دیگه س نه منفی گرایی
شما یه اشتباه بزرگ کردی و اونم ارتباط جنسی قبل ازدواج اونم با یه مرد ایرانی که باکره بودن براش مثل برگ برنده س حتی اگه خودش بارها و بارها ************ داشته باشه
نمیدونم چی فکرمیکنی ولی اینجا حرفا بر اساس حقیقته نه رویا و تخیل
اینه که ممکنه ناراحتت بکنه ولی بهش فک کن
اینو کاملا میشه درک کرد که بهش وابسته شدی که اینطوری میگی
ولی خوب من
همه که اشتباه نمیگن یا با تو دشمنی ندارن که
میگی رفتی مشاوره اونجام گفتن رهاش کن
الان دیگه خودت داری راه اشتباه رو انتخاب میکنی فقط بخاطراینکه فکرمیکنی عاشقته در حالی که بهش وابسته شدی و خودتو گول میزنی
نمیگم رهاش کن چون حرفای من مثل زهر میمونه برات
ولی بیا و امتحانش کن
امتحانش کن ببین چقد براش ارزش داری
بعد تصممیم بگیر
من اینارو بر اساس تمام تجربیات مشاوره بودنم میگم بهت عزیزم
امیدوارم راهتو پیدا کنی و اگه بازم کمکی ازم بربیاد دریغ نخواهم کرد
منم موافقم با نظر شادی جان ..
خب حالا که تصمیم خودتت رو گرفتی و میخوای بهش برسی و نگرانی از چیزی نداری بهتره که تمام تلاشتو بکنی ...
و راهشو خودت بهتر میدونی ... راستش مردا دوست ندارن بار مسئولیت رو دوششون بیفته و ازادیهای فردی دوره مجردیشون تموم بشه
واسه همینم از ازدواج فرار میکنن ...
پس اگه واقعا" میخوای باهاش باشی و کسی دیگه رو تو ذهنت نداری بهتره خیلی هواشو داشته باشی ...
باید این اطمینان رو بهش بدی که نمیخوای سربارش بشی و زندگی رو بهش تنگ کنی ..
باید در کنارت احساس کنه که تو تنگنا قرار نگرفته وگرنه هر روز ازت دور تر میشه[/QUOTE]
نظر فرخ منطقی موافقم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)